سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسر خود محمد بن حنفیه فرمود : ] پسرکم از درویشى بر تو ترسانم . پس ، از آن به خدا پناه بر که درویشى دین را زیان دارد و خرد را سرگردان کند و دشمنى پدید آرد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
دستورالعمل اخلاقی آیت الله بهجت ، دستورالعمل گشایش در سختی، سوره حشر ، دعا برای سلامتی امام زمان ، دعای عهد ، راز و نیاز با خدا، مناجات با خدا،حرف زدن با خدا, خدایا دستم را ب ، سلامتی امام زمان ، شعرهای زیبا درباره خدا, شعر عاشقانه, متن و جملات عاشقانه, لبخند ، عهد و پیمان ، غم و غصه و تنهایی, صحبت و راز و نیاز با خدا پروردگار, خدایا کمکم ، فرج ، متن های زیبا و انرژی بخش, علت آفرینش انسان, رشد و پیشرفت فلسفه خ ، مراحل موت، تحمل اذیت مردم، موت احمر ، مومن، نشانه های مومن، ایمان، ورع، صدقه، صبر، حلم، صدق هنگام خوف ، یاد کردن خدا, به یاد بودن خداوند, محبت خدا, آثار و برکات یاد خدا ، کتاب اخلاق، خدا، ، آرامش و خوشبختی, زندگی سالم و زیبا, هنر شاد بودن, راز و رمز زندگ ، اشعار نظامی درباره خدا و معنویت, شعرهای زیبا و معنی دار درباره خ ، امام خمینی، دانشجویان فیلیپینی، نامه اخلاقی عرفانی، مسلمانی ، توصیه اخلاقی، دوران جوانی ، امیدواری، کار و تلاش، دانش جویی، انس ، چگونه به خدا برسیم, در آغوش خدا, راه های نزدیک شدن به خدا, عبادت ، حضرت مهدی ، خلوص عمل، عمل ، خلیفة الله ، خوبی و محبت به دیگران, ابراز عشق و محبت, متن و جملات زیبا درباره ،

صفحات اختصاصی
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :94
بازدید دیروز :3
کل بازدید :58993
تعداد کل یاداشته ها : 66
103/9/7
8:10 ع
راه محبوب قلوب شدن مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل

شیخ استاد ما (آیةالله‌العظمی شاه‌آبادی(ره) ) مى‌فرمودند: میزان در ریاضت باطل و ریاضت شرعى صحیح، قدم نفس و قدم حق است. اگر سالک به قدم نفس حرکت کرد و ریاضت او براى پیدایش قواى نفس و قدرت و سلطنت آن باشد، ریاضت باطل و سلوک آن منجر به سوءعاقبت مى‌باشد. و دعوى‌هاى باطله نوعاً از همین اشخاص بروز مى‌کند. و اگر سالک به قدم حق سلوک کرد و خداجو شد، ریاضت او حق و شرعى است، و حق‌تعالى از او دستگیرى مى‌کند، به نص آیه شریفه که مى‌فرماید: "والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا" (عنکبوت/69)

"کسى که مجاهده کند در راه ما، هر آینه هدایت مى‌کنیم او را [به] راه‌هاى خود". پس کارش به سعادت منجر شده، خودى از او افتد و خودنمایى از او دور گردد. و معلوم است کسى که اخلاق حسنه خود و ملکات فاضله نفس را به چشم مردم بکشد و ارائه به مردم بدهد، قدمش قدم نفس است و خودبین و خودخواه و خودپرست است، و با خودبینى، خداخواهى و خدابینى، خیالى است خام و امرى است باطل و محال.

مادامى که مملکت وجود شما از حبّ نفس و حبّ جاه و جلال و شهرت و ریاست به بندگان خدا پر است، نمى‌توان ملکات شما را ملکات فاضله دانست و اخلاق شما را اخلاق الهى شمرد. کارکن در مملکت شما شیطان است، و ملکوت و باطن شما صورت انسان نیست. و پس‌از گشودن چشم برزخ ملکوتى، خود را به صورت غیر انسان، مثل یکى از شیاطین مثلاً، مى‌بینید. ‌

هیچ موجودى آینه جمال محبوب نیست، مگر قلب مؤمن. متصرف در قلب مؤمن، حق است نه نفس. کارکن در وجود او محبوب است.

قلب مؤمن خودسر نیست، هرزه‌گرد نیست: "قلب‌المؤمن بین إصبعى‌الرّحمن، یقلّبه کیف یشاء". (شرح چهل حدیث، حدیث دوم، صفحه 45)

پس اى عزیز! بیدار شو و پنبه غفلت را از گوش برون کن و خواب غفلت را بر چشم خود حرام نما، و بدان که تو را خداى‌تعالى براى خود آفریده، چنان‌چه در حدیث قدسى مى‌فرماید: "یابن آدم خلقت‌الأشیاء لأجلک، و خلقتک لأجلى" (علم‌الیقین/1/381)

یعنى اى پسر آدم! همه‌چیز را براى تو آفریدم و تو را براى خود آفریدم و قلب تو را منزلگاه خود قرار داده، تو و قلب تو یکى از نوامیس الهیه هستید، حق‌تعالى غیور است نسبت به ناموس خود، این‌قدر پرده‌درى مکن به ناموس حق‌تعالى، دست‌درازى را روا مدار. بترس از غیرت حق‌تعالى که تو را در این عالم هم‌چنان رسوا کند که هرچه خواهى اصلاح کنى نتوانى.

تو در ملکوت خود در حضور حضرات ملائکه و انبیاء عظام، پرده ناموس الهى را پاره مى‌کنى، و اخلاق فاضله را، که به واسطه آن‌ها اولیا تشبّه به حق پیدا مى‌کنند، تسلیم غیرحق مى‌کنى و قلب خود را به دشمن حق مى‌دهى و شرک مى‌ورزى در باطن ملکوت خود.

بترس از آن‌که حق‌تعالى علاوه بر آن‌که ناموس ملکوت تو را پاره کند و تو را پیش انبیاء عظام و ملائکه مقربین مفتضح و رسوا کند، در همین عالم تو را مفتضح کند و مبتلا کند به فضیحتى که جبران‌پذیر نباشد و پاره شدن عصمتى که وصله‌بردار نباشد. ‌

حق‌تعالى "ستّار" است، ولى "غیور" هم هست، "ارحم‌الراحمین" است، ولى "اشدّ‌المعاقبین" هم هست. ستر مى‌فرماید تا وقتى از حد نگذرد. ممکن است خداى نخواسته این کار بزرگ و این رسوایى ناهنجار غیرت را بر ستر غلبه دهد. ‌

 

راه محبوب قلوب شدن

"خداى تبارک و تعالى به واسطه احاطه قدرتش در جمیع موجودات و بسط (گسترش) سلطنتش در تمام کائنات و احاطه قیّومیش به کافّه (تمام) ممکنات، تمام قلوب بندگان در تحت تصرف او و به ید قدرت و در قبضه سلطنت اوست، و کس دیگر را در قلوب بندگان بدون اذن قیّومى و اجازه تکوینى او تصرفى نیست و نخواهد بود.

خود صاحبان قلب نیز بى‌اذن و تصرف حق‌تعالى تصرف در قلوب خود ندارند - و بدین معنى اشارةً و کنایةً و صراحةً در قرآن و اخبار اهل‌بیت(ع) اخبار شده است.

پس خداى تبارک و تعالى صاحب قلب و متصرف در اوست، و شما که یک بنده ضعیف عاجز هستید نمى‌توانید تصرف در قلوب کنید بى‌تصرف حق، بلکه اراده او قاهر (غالب و پیروز) است بر اراده شما و همه موجودات، پس ریا و سالوس شما اگر براى جلب قلوب عباد است و جانب دل‌ها نگاه داشتن و منزلت و قدر در قلوب پیدا کردن و اشتهار به خوبى یافتن است، این از تصرف شما به کلى خارج و در تحت تصرف حق است.

خداوند قلوب و صاحب دل‌ها به هر کس مى‌خواهد قلوب را متوجه مى‌فرماید.‌.‌. (چهل‌حدیث/41)

منبع : سایت حوزه

 


93/10/4::: 3:35 ع
نظر()