سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
دستورالعمل اخلاقی آیت الله بهجت ، دستورالعمل گشایش در سختی، سوره حشر ، دعا برای سلامتی امام زمان ، دعای عهد ، راز و نیاز با خدا، مناجات با خدا،حرف زدن با خدا, خدایا دستم را ب ، سلامتی امام زمان ، شعرهای زیبا درباره خدا, شعر عاشقانه, متن و جملات عاشقانه, لبخند ، عهد و پیمان ، غم و غصه و تنهایی, صحبت و راز و نیاز با خدا پروردگار, خدایا کمکم ، فرج ، متن های زیبا و انرژی بخش, علت آفرینش انسان, رشد و پیشرفت فلسفه خ ، مراحل موت، تحمل اذیت مردم، موت احمر ، مومن، نشانه های مومن، ایمان، ورع، صدقه، صبر، حلم، صدق هنگام خوف ، یاد کردن خدا, به یاد بودن خداوند, محبت خدا, آثار و برکات یاد خدا ، کتاب اخلاق، خدا، ، آرامش و خوشبختی, زندگی سالم و زیبا, هنر شاد بودن, راز و رمز زندگ ، اشعار نظامی درباره خدا و معنویت, شعرهای زیبا و معنی دار درباره خ ، امام خمینی، دانشجویان فیلیپینی، نامه اخلاقی عرفانی، مسلمانی ، توصیه اخلاقی، دوران جوانی ، امیدواری، کار و تلاش، دانش جویی، انس ، چگونه به خدا برسیم, در آغوش خدا, راه های نزدیک شدن به خدا, عبادت ، حضرت مهدی ، خلوص عمل، عمل ، خلیفة الله ، خوبی و محبت به دیگران, ابراز عشق و محبت, متن و جملات زیبا درباره ،

صفحات اختصاصی
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :42
کل بازدید :59074
تعداد کل یاداشته ها : 66
103/9/11
12:19 ص

از سلطان بر حذر باش و اندک نوازش او را بسیار دان. عفو از هیچ سزاوار دریغ مدار. راست گوی و عیب مجوی، راستی که به دورغ ماند هم مگوی، نخست اندیشه کن آن گاه بگوی. بلا را به صدقه دفع کن، تدبیر با عاقلان کن. پیران کار دیده را حرمت دار، از آموختن عار مدار، کار از خود چنان نمای که از در نمانی. گناه مکن تا انفعال به تو لاحق نشود. [5]

سود جان در صحبت داناشناس، مگوی آن چه جواب آن نتوان شنید تا عذر آن نباید خواست.

یار بد بدتر از کار بد، یار نیک بهتر از کار نیک، یار نیک تو را به عذر آرد و کار نیک تو را به عجب آرد. چنان زی که به ثنا ارزی، چنان مزی که به دعا لرزی.

تا تو مرا بدخواهی و خود را نیک، نه مرا بد آید نه تو را نیک.

اگر شریعت خواهی اِتَّباع[6] و اگر حقیقت خواهی انقطاع[7]، باقی همه صُداع[8].

نفس بت است و قبول خلق زُّنّار[9]، حقیقت با تو بگفتم به یک بار. اصل، وصال دل است باقی زحمت آب وگل است. دعا در طریق مردان لجاج است[10]، حق می داند که بنده به چه محتاج است.

طالب علم عزیز است و طالب مال ذلیل است.

علم بر سر، تاج است و جهل بر گردن، غل.

علم که از قلم آید از آن چه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد. طاعت رها مکن، چو کردی پر بها مکن.