دستور العمل هشتم
بإسمه تعالی
جماعتی هستند که وعظ و خطابه و سخنرانی را که مقدمه عملیات مناسبه می باشند، با آنها معاملهء ذی المقدمه می کنند، کأنّه دستور این است که «بگویند و بشنوند، برای این که بگویند و بشنوند!» و این اشتباه است. تعلیم و تعلم، برای عمل مناسب است و استقلال ندارد. برای تفهیم این مطلب و ترغیب به آن فرموده اند: «کُونُوا دُعَاةَ إلی اللهِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ» با عمل بگویید و از عمل یاد بگیرید و عملاً شنوایی داشته باشید.
بعضی می خواهند معلم را تعلیم نمایند، حتّی کیفیت تعلیم را از متعلمین یاد بگیرند. بعضی «التماس دعا» دارند، می گوییم «برای چه؟» درد را بیان می کنند، دوا را معرفی می کنیم، به جای تشکر و به کار انداختن، باز می گویند: «دعا کنید!» دور است آنچه می گوییم و آنچه می خواهند؛ شرطیت دعا را با نَفسیت آن مخلوط می کنند، ما از عهده ی تکلیف، خارج نمی شَویم، بلکه باید از عمل، نتیجه بگیریم و مُحال است عمل، بی نتیجه باشد و نتیجه، از غیر عمل حاصل شود؛ این طور نباشد؟ پیِ مصلحت،مجلس آراستند نشستند و گفتند و برخاستند!
خدا کند قَوّال نباشیم، فَعّال باشیم؛ [مبادا] حرکت عملیه بدون علم بکنیم، در آنچه نمی دانیم توقف و احتیاط کنیم تا بدانیم؛ قطعاً این راه پشیمانی ندارد. به همدیگر، بلکه نگاه به «دفترشرع» نماییم وعمل و تَرک را مطابق با آن نماییم.
و َالسَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه